سبک زندگی قرآنی1
مذهبی
صراط 110
نگارش در تاريخ جمعه 29 شهريور 1392برچسب:, توسط اسماعیل بامری
سبک زند گی قرآنی1 کلام رهبری وَ إِن تُطِعْ أَكْثرََ مَن فىِ الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يخَْرُصُونَ اگر از اكثريتى كه در اين سرزمينند پيروى كنى، تو را از راه خدا گمراه سازند. زيرا جز از پى گمان نمى ‏روند و جز به دروغ سخن نمى‏ گويند"انعام/116". صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّين راه كسانى كه ايشان را نعمت داده‏اى، نه خشم گرفتگانِ بر آنها و نه گمراهان.(حمد/7) خداى متعال را شاكريم كه ما را با قرآن مأنوس كرد. جامعه‌ى مسلمان ما تا قبل از سالهاى پيروزى انقلاب، با اينكه علاقه‌مند به قرآن بود، عاشق قرآن بود، اما مأنوس با قرآن نبود. اين هم از بركات انقلاب است كه جوانهاى ما، صاحبان صوت و ذوق و هنر تلاوت و استعداد و آمادگى براى فراگيرى، بحمدالله در اين ميدان وارد شدند و پيشرفت كردند. ولى اينها مقدمه است؛ مقدمه‌ى براى فهم قرآن و تخلق به اخلاق قرآن. يك مسئله، مسئله‌ى احترام ظاهرى و پاسداشتن از حرمت قرآن است به معناى الفاظ قرآن، اصوات قرآنى؛ اين در جاى خود چيز محترم و مهمى است. مسئله‌ى بالاتر، تخلق به اخلاق قرآنى است؛ سبك زندگى را منطبق با قرآن قرار دادن. يكى از عيوب ما و جوامع ما در طول زمان اين بوده است كه گاهى فرهنگ خود را متأثر ميكرديم از فرهنگ بيگانگان. كسانى اين را در ميان جامعه‌ى ما و كشور ما بعمد ترويج كردند؛ ما را سوق دادند به سمت زندگى كسانى كه دل و جانشان خالى بود از نور معنويت؛ در سبك زندگى، در كيفيت پوشش، در كيفيت راه رفتن، در كيفيت معاشرتها و ارتباطات اجتماعى. اگر هم كسى به آنها اعتراض كرد، گفتند كه دنيا امروز اينجورى است. در حالى كه قرآن به ما مى‌آموزد: «و ان تطع اكثر من فى الأرض يضلّوك عن سبيل الله ان يتّبعون الّا الظّنّ و ان هم الّا يخرصون». آنچه كه انسان جا دارد آن را فرا بگيرد و اگر لازم بود، از آن تقليد كند، عبارت است از طريق هدايت؛ «صراط الّذين انعمت عليهم»؛ از خداى متعال ميخواهيم كه ما را هدايت كند به راه كسانى كه به نعمت الهى واصل و نائل شده‌اند؛ اين است كه بايد از آن تبعيت و پيروى كرد. اما اينكه حالا اكثريت مردم دنيا اينجور حرف ميزنند، اينجور حركت ميكنند، اينجور رفتار ميكنند، ما بايد عقل خودمان را، دين خودمان را، هدايت الهى را معيار قرار دهيم براى رد و قبول. امت مؤمن و مسلم آن امت و ملتى است كه معيار را از قرآن ميگيرد، از هدايت الهى ميگيرد؛ اين ميشود معيار. يكى از چيزهائى كه قرآن و هدايت الهى به ما تعليم داده است، تبعيت از داورى خرد و عقل انسانى است؛ اين هم قرآنى است. يعنى پيروى از آنچه كه عقل سليم به آن حكم كند و قضاوت عقل پشت سر آن باشد، اين هم يك امر قرآنى است، اين هم امر دينى است؛ اينها شد معيار. آنچه كه بندگان برگزيده‌ى خدا، معصومين عندالله به ما ياد دادند، اين ميشود معيار؛ معيار اينها است. اينكه حالا مردم كشورهاى غربى، مردم مادى، مردم فلان بخش از دنيا، در رفتارشان، در اعمالشان، در مسائل زندگى‌شان، در ارتباطاتشان، در تشكيل خانواده، اينجور عمل ميكنند، ما هم بايد اينجور عمل كنيم، اين خطا است. هدايت قرآن را بايد در زندگى خود حاكم كرد. ما بحمدالله هم قرآن را داريم، هم كلمات اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) را داريم؛ كه «انّى تارك فيكم الثِّقْلَيْن» يا «انّى تارك فيكم الثَّقَلَيْن»؛ دو چيز گرانبها را در بين شما گذاشتم. هر دو بحمدالله در اختيار ما است؛ بايد از اينها استفاده كنيم، جامعه را بر اساس اينها شكل دهيم. اين جلسه‌ى قرآن، اين آموزش قرآن، اين تجويد قرآن، اين حُسن تلاوت قرآن با نغمه‌هاى خوب، با صداى خوب، همه مقدمه براى اين است. اين را به چشم ذى‌المقدمه نگاه نكنيم، اين مقدمه است؛ از اينجا بايد وارد شد و با قرآن انس گرفت. بحمدالله امروز جامعه‌ى ما با قرآن مأنوس شده‌اند. البته ما به اين قانع نيستيم؛ ما معتقديم همه‌ى آحاد جامعه بايد با قرآن ارتباط برقرار كنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر كنند. آنچه كه ما را به حقايق نورانى ميرساند، تدبر در قرآن است؛ و اين حفظ قرآن كه بحمدالله امروز در بين شما جوانها، در بين جوانهاى كشور، در سرتاسر كشور رواج پيدا كرده است، يك مقدمه‌ى خوبى است براى تدبر. يعنى حفظ و تكرار و انس با آيات كريمه‌ى قرآن و پى‌درپى آيات الهى را مورد توجه قرار دادن، موجب ميشود كه انسان بتواند در قرآن تدبر كند. 19/4/92

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: